ماجراهاي دانشجويي
تنها سودي که رشته تحصيليم تا الان داشته اين بوده که هروقت ميرم تو آشپزخونه بابام ميگه:
مهندس دو تا چايي بيار بخوريم….

**************

شيـــــطونه ميگه پاشـم درسمو بخونم!ولي لامصــب من که گول نمي خورم

***********

دختره تو دانشگاه از یکی از دوستام پرسید :
اگه سر فلش مموری روش نباشه ویروسی میشه؟
. دوستم با خونسردی جواب داد :
.
ویروسی که نمیشه ولی امکان داره اطلاعاتش بریزه بیرون

*************
استرسي که ما موقع باز کردن سايت دانشگاه واسه ديدن نمره مون داريم

تروريست ها براي عمليات انتحاري ندارن !
*************

نزديک ترين معناي “استاد خسته نباشيد” کدام است؟
- جمع کن بابا کار و زندگي داريم
- استاد به روح اعتقاد داري؟
- جمع کن بابا ... دير شد
- جون مادرت درس بسه
- برو بيرون ديگه…
- با خداحافظيت خوشحالمون کن
- بس کن ديگه صدات رو نروه
- استاد ساعت نداري تقويم هستا!
- استاد تيتراژ رفت
- کــچل شديم از بـــس درس دادي!
- نـامسـلـمـــــون از بــس نشستيــم روي صندلي پشتمــون پــينه بست
- استاد واقعاً خسته نباشيد

********

سر امتحان استادها سوالاتي ميدن که تا حالا ما نديديم.

در عوض ما هم جواب هايي ميديم که اونا به عمرشون نديدن!

********

بنده خدا دوستم دنبال استاد ميگشت که پروژمونو تحويل بديم که استاد عزيز از يه در مياد بيرون
دوستم متوجه نشده بود که اونجا دستشويي بوده
رو به استاد ميکنه و بهشون ميگه ….
.
سلام خسسسسته نباشيد استاد
يعني کم بود استاد غش کنه از خنده…

*******

من با ايام امتحانات خيلي حال ميکنم البته به غير از قسمت امتحاناش.